فلسفۀ اسلامی متأخر و علم حضوری
نویسنده
چکیده مقاله:
برخی پیروان امروزی فلسفۀ اسلامی، بر این باوراند که دیدگاههای فیلسوفان متأخر اسلامی دربارهٔ علم حضوری، میتواند برخی مسائل مطرح در نظریهٔ دانش را حل کند. احتمالاً، خاستگاه این باور دو نظریهٔ مشهور علامه طباطبایی دربارهٔ بازگشت علوم حصولی به علوم حضوری و نظریهٔ آیة اللّه محمد تقی مصباح یزدی دربارهٔ ارجاع بدیهیات اولیه به علوم حضوری است. بنا به نظریهٔ اول، هر علم حصولی ریشه در علمی حضوری دارد. مسئلهای اصلی دربارهٔ باورهای حسّی، چگونگی رابطه توجیهی میان تجربه حسّی از یک سو و باورهای حسّی از سوی دیگر است، اما در این نظریه توضیحی دربارهٔ چگونگی امکان تبدیل علم حضوری به علم حصولی برآمده از آنْ وجود ندارد و بنابراین، به حلِّ آن مسئله مهم کمکی نمیکند. همچنین بنا به نظریهٔ آیة اللّه مصباح یزدی، ضمانت صحت بدیهیات اولیه به خاطر آن است که بر علومی حضوری مبتنیاند، اما دلایل متنوعی وجود دارند که نشان میدهند علوم حضوری نمیتوانند ضمانت صحتی برای بدیهیات اولیه فراهم کنند.
منابع مشابه
فلسفۀ اسلامی متأخر و دانشِ ما به جهان خارج
از زمان دکارت و طرح استدلالهای شکاکانه، دانش به جهانِ خارج یکی از دغدغههای فیلسوفان معرفتشناس غرب بوده است. این پرسش در فلسفۀ اسلامیِ سنتی مسئله نبوده است و در دوران اخیر و پس از آشنایی فیلسوفان مسلمان با فلسفۀ جدید غرب، برخی فیلسوفان اسلامی متأخر برای پاسخ به «شکاکیت دربارۀ جهان فیزیکی»، در صدد اثبات وجود جهان مادّی برآمدهاند. تأمّلات آنها دربارۀ موضوع به دو راهبرد متافیزیکی منت...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 21 شماره 4
صفحات 120- 140
تاریخ انتشار 2020-02-20
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023